با آن که دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم تواَم ز غم افزون است
اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب
هجرانْش چنین است، وصالش چون است؟
با آن که دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم تواَم ز غم افزون است
اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب
هجرانْش چنین است، وصالش چون است؟