نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: شعر2

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 38.0

    شعر2

    هیچ صیادی در جوی حقیری كه به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد كرد فروغ فرخزاد این چه عشقی است که در دل دارم من از این عشق چه حاصل دارم می گیریزی زمن و در طلبت بازهم کوشش باطل دارم فروغ فرخزاد عاقبت خط جاده پایان یافت من رسیده ز ره غبار آلود تشنه بر چشمه ره نبرد و دریغ شهر من گور آرزویم بود فروغ فرخزاد من نمی خواهم سايه ام را لحظه ای از خود جدا سازم من نمی خواهم او بلغزد دور از من روی معبرها يا بيفتد خسته و سنگين زير پای رهگذرها فروغ فرخزاد گفتم خموش (آری) و همچون نسیم صبح لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم در سینه هیچ نیست بجز آرزوی تو فروغ فرخزاد عاقبت بند سفر پایم بست می روم ، خنده به لب ، خونین دل می روم از دل من دست بدار ای امید عبث بی حاصل فروغ فرخزاد زندگی آیا درون سایه هامان رنگ می گیرد؟ یا که ما خود سایه های سایه های خود هستیم؟ فروغ فرخزاد

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 38.0

    ه لبهایم مزن قفل خموشی
    که در دل قصه ای ناگفته دارم
    ز پایم باز کن بند گران را
    کزین سودا دلی آشفته دارم فروغ فرخزاد

    یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
    نیست یاری که مرا یاد کند
    دیده ام خیره به ره ماند و نداد
    نامه ای تا دل من شاد کند فروغ فرخزاد
    می روم خسته و افسرده و زارسوی منزلگه ویرانه خویش
    به خدا میبرم از شهر شما
    دل شوریده و دیوانه خویش فروغ فرخزاد
    بخدا غنچه شادی بودم
    دست عشق آمد و از شاخم چید
    شعله آه شدم صد افسوس
    که لبم باز برآن لب نرسید فروغ فرخزاد

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 38.0
    سر به دامان من خسته گذار
    گوش کن بانگ قدمهایش را
    کمر نارون پیر شکست
    تا که بگذاشت برآن پایش را فروغ فرخزاد
    کتابی،خلوتی،شعری،سکوتی
    مرا مستی و سکر زندگانی است
    چه غم گر در بهشتی ره ندارم
    که در قلبم بهشتی جاودانی است فروغ فرخزاد
    ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز
    دیگر سراغ شعله ی آتش ز من مگیر
    می خواستم که شعله شوم سرکشی کنم
    مرغی شدم به کنج قفس خسته و اسیر فروغ فرخزاد

  4. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 38.0

    شعر

    فتم ،مرا ببخش ومگو او وفا نداشت راهي بجز گريز برايم نمانده بود اين عشق آتشين پر از درد بي اميد در وادي گناه وجنونم كشانده بود فروغ فرخزاد شمع ‚ ای شمع چه میخندی ؟ به شب تیره خاموشم بخدا مُردم از این حسرت که چرا نیست در آغوشم فروغ فرخزاد آري آغاز دوست داشتن است گرچه پايان راه نا پيداست من به پايان دگر نينديشم كه همين دوست داشتن زيباست فروغ فرخزاد

  5. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 38.0
    در سرزمين قد کوتاهان
    معيارهاي سنجش
    هميشه بر مدار صفر سفر کرده اند
    چرا توقف کنم؟
    من از عناصر چهارگانه اطاعت مي کنم
    و کار تدوين نظامنامه ي قلبم
    كار حكومت محلي كوران نيست فروغ فرخزاد
    تا به كي بايد رفت
    از دياري به ديار ديگر
    نتوانم ‚ نتوانم جستن
    هر زمان عشقي و ياري ديگر
    كاش ما آن دو پرستو بوديم
    كه همه عمر سفر مي كرديم
    از بهاري
    به بهاري ديگر فروغ فرخزاد


  6. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 38.0

    ظه ها را درياب
    چشم
    فردا كور است
    نه چراغيست در آن پايان
    هر چه از دور نمايانست
    شايد آن نقطه نوراني
    چشم گرگان بيابانست فروغ فرخزاد
    اين گروه زاهد ظاهر ساز
    دانم كه اين جدال نه آسانست
    شهر من و تو ‚ طفلك شيرينم
    ديريست كاشيانه شيطانست
    روزي رسد كه چشم تو با حسرت
    لغزد بر اين ترانه درد آلود
    جويي مرا درون سخنهايم
    گويي به خود كه مادر من او بود ف

  7. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 38.0

    ظه ها را درياب
    چشم
    فردا كور است
    نه چراغيست در آن پايان
    هر چه از دور نمايانست
    شايد آن نقطه نوراني
    چشم گرگان بيابانست فروغ فرخزاد
    اين گروه زاهد ظاهر ساز
    دانم كه اين جدال نه آسانست
    شهر من و تو ‚ طفلك شيرينم
    ديريست كاشيانه شيطانست
    روزي رسد كه چشم تو با حسرت
    لغزد بر اين ترانه درد آلود
    جويي مرا درون سخنهايم
    گويي به خود كه مادر من او بود ف

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن