نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: داستان کوتاه

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,388 بار در 4,461 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 31.0.1650.63

    داستان کوتاه

    عارفي در زير درخت در حال استراحت بود مردي از انجا رد مي شد وقتي عارف را در حال استراحت ديد

    به سوي او رفت و فريادي بر سر او کشيد و گفت تو ديگر چجور کافري هستي؟

    عارف گفت چرا دشنام ميدهي مگر من جز استراحت چه ميکنم و چه خطايي از من سر زده که چنين با من بر خورد ميکني؟

    مرد گفت تو با گستاخي تمام پاهايت را بسوي مکه و خانه خدا دراز کرده اي و به همين دليل داري بهخدا توهين مينمايي

    عارف مجداد زير درخت دراز کشيد و ارام گفت

    دوست من لطفا اگر ميتواني مرابه طرفي بچرخان که خدا در ان جا نباشد



  2. کاربر مقابل پست !!yalda!! عزیز را پسندیده است:

    mohsen32 (05-07-2015)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن