و تو ای " عاشق دل خسته ی من "!
من خسته تر از این همه دیواربلند
دور از این همه نامردی ها
و تو در قعر زمان محو!
دلخوش به چنین ها کنم ایا؟
یا ترک گنه.. سرد نگاهت؟
پاسخگوی دل من باش ای عشق
تا که از سایه ی شوم هوسناک زمان درگذرم!
و تو ای " عاشق دل خسته ی من "!
من خسته تر از این همه دیواربلند
دور از این همه نامردی ها
و تو در قعر زمان محو!
دلخوش به چنین ها کنم ایا؟
یا ترک گنه.. سرد نگاهت؟
پاسخگوی دل من باش ای عشق
تا که از سایه ی شوم هوسناک زمان درگذرم!
سکوت میکنم در اوج فریاد نبودنت
شــــــــــاید
لحظه ای ثانیه ..!!
به درک دلم برسد ومن در اوج فریاد شوق
"" به تـــــو برسم""
نگاهم کن سراپا عشقم
در عمق موجودم که بنگری باز عشقم
از روزی که نگاهت را دیدم وجودم تغییر ماهیت داد
تغییری بنیادین از تک تک سلول های وجودم شروع شد
و مرا مشتاقانه مشتاق نگاهت کرد
و اینگونه بود که سراسرا عشق شدم
راستی انسان بودن چگونه است؟
گویی انسانیت را بدست فراموشی سپردم.اما نه تازه به انسانیت رسیده ام
این عشق انسانی و زمینی را چه بی پروا عاشقی میکنم
(اگر مشکل ادبی داره عذر خواهی میکنم.)
به یاد داشته باش !
هروقت دلتنگ شدی ؛
به آســـــمان نگاه کنی ...
کسی هست که عاشقانه تو را دوست دارد و منتظر توست ،
اشک های تو را پاک می کند !
ودست هایت را صمیمانه می فشارد ....
تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت ... !!!