تو از من بی خبر، من از تو دلتنگ جدایی بین ما، فرسنگ فرسنگدلم از شیشه است اما ندانم چه کس بر شیشه ی من می زند سنگ * * * * مرا هرگز نباشد بیمی از مشت برادر جان! مرا نامردمی کشت فتوت پیشه، خندد روی در روی زند نامردِ ناکس، خنجر از پشت