آنقدر حس قشنگی است که باران بزند
باد بر شـاخــه سـرسبـــز درختــان بزند

قطـره قطــره بنشیند بــه دل پنجره ها
زل به این سنگ نشین های خیابان بزند

حس زیبای قشنگی است اگردست نسیم
پنجـه در پنجـه یک زلف پریشـــان بزند

آه دمســاز شــود ، دامــن دل باز شود
وقلم نیـــز بر این معـــرکه دامان بزند

نم اشکی و هوایی که پر از عطر دل است
وچـه زیباست تفال ، کـه به قرآن بزند