تو تمام تنهایی هایم هستی
بگذآر سُ _ ک _ و _ تـ قآنون زندگی مَن بآشد...


وَقتی وآژِه هآ دَرد رآ نِمی فَهمند....

سکوتـــــــــــــ ...

و دیگر هیچ نمی گویم ...!


که این بزرگترین اعتراض دل من استـــــــــ ـ

سکوت را دوستـــــــــ دارم


به خاطر ابهت بی پایانشـــــــ .....

بد روزگاری شده است...


علاوه بر همه!... تنهایی نیز بر ما




غلبه میکند


این روزها در خودم به دنبال یک

کلیک راست میگردم


تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم…


شاید از این تنهایی خلاص شدم…



کسی که نگاهت را نمی فهمد

توضیح های طولانی ات را هم نخواهد فهمید....

انسان : حرفیست

زده می شود

خوانده می شود

ترانه می شود ، به یاد می ماند ...

گاهی

ناله ایستتنهاخاک خوب می فهمدش ....


خسته ام از لبخند اجباری / خسته از حرف های

تکراری



قیافه ام تابلو شده بود !


گفتن : چی میکشی ؟

گفتم : زجر !

گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟

گفتم : زندگی ... !