حالا مدام...
حالا مدام از پی نشانی تو فنجان های قهوه را دوره می کنم
مدام این چشم بی قرار را
با بغض و بهانه ی باران آشنا می کنم
مدام این دل درمانده را
با باور برودت عشق
آشتی می دهم
باید این ساده بداند
بانوی برفی بیداری ها
دیگر به خانه ی خواب و خاطره
باز نخواهد گشت.

***********************************

من می روم...
من می روم با دست هایت چتری برای پروانه ها بسازم
دیگر چه می شود که نام گل های باغچه را به خاطر نیاورم؟
یا اصلا ندانم که کدام شاعر شب تاب
قافیه ها را از قاب غمگین پنجره پر داد؟
من که خوب می دانم
بادبادک بی تاب تمام ترانه ها
همیشه بر پشت بام خلوت خاطره های تو می افتد
دیگر چه فرق می کند که بدانم
باد از کدام طرف می وزد
******************************************

دلم به هنگام نوشتن ِ نام ِ تو می لرزد
دستم نه،اما دلم به هنگام نوشتن ِ نام ِ تو می لرزد!
نمی دانم چرا
وقتی به عکس ِ سیاه و سفید این قاب ِ طاقچه نشین
نگاه می کنم،
پرده ی لرزانی از باران و نمک
چهره ی تو را هاشور می زند!
همخانه ها می پرسند:
این عکس کوچک ِ کدام کبوتر است،
که در بام تمام ترانه های تو
رد ِ پای پریدنش پیداست؟
من نگاهشان می کنم،
لبخند می زنم
و می بارم!
حالا از خودت می پرسم! عسلبانو!
آیا به یادت مانده آنچه خاک ِ پُشت ِ پای تو را
در درگاه ِ بازنگشتن گِل کرد،
آب ِ سرد ِ کاسه ی سفال بود،
یا شوآبه ی گرم ِ نگاهی نگران؟
پاسخ ِ این سؤال ِ ساده،
بعد از عبور ِ این همه حادثه در یاد مانده است؟
کبوتر ِ باز برده ی من!
________________________________________________

چقدر خوشبختم
چقدر خوشبختم!
می توانم عکس سياه و سفيد تو را ببوسم
و
باور کنم
که در آن سوی سواحل رويا،
با تماس نابهنگام گرمايی
به گونه ات
از خواب می پری!
****************************************


پیله ی شعر

رای مجله شعر نمی‌نویسم
در شبِ شعر ها شرکت نمی‌کنم،
به نگاه منتقدها اهمیت نمی‌دهم
پیله ای از شعر می بافم دورِ خود
بی آرزوی پروانه شدن!
و در سلولِ خود ساخته می‌میرم
به امید آن که ابریشمش
شالی شود
بر شانه های تو...!
************************************************** *******************


سرشار شعرهای عاشقانه ام


استکان شکسته
چای را
در خود نگه نمی دارد.

درخت تبر خورده
میوه نمی دهد.

صندلی فرسوده
تکیه گاه خسته ای نمی شود.

تار سیم بریده
گوشه ای را
به خاطر نمی آورد.

من اما
همچنان
سرشار شعرهای عاشقانه ام
برای تو.
************************************************** ************************


دفتر عشق:
چقدر تنهاست..
شاعری که
عاشقانه هایش دست به دست می چرخند

به دست تو اما نمی رسند!