خیانت واژه ی تلخی ست
حقیقتی زهرآگین
فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارم ها
هرگز تبرئه ای نیست
آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد
مگر با باد نسبتی داری؟… چقدر شیبه تو یک لحظه آمد مرا پیچاند و رفت
بی آشیانه را شوق ماندن نیستسنگ بر زمین ننداز ، من خود پریده ام
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که بر وجودم نشاندی
نمیبخشمت بخاطر دورویهایت
دروغ هایت دروغ هایت دروغ هایت