نمایش نتایج: از 1 به 10 از 44

موضوع: اشعاراستاد شهریار

Threaded View

  1. Top | #40
    setare
    چند بارد غم دنیا به تن تنهایی
    وای بر من تن تنها و غم دنیایی

    تیرباران فلک فرصت آنم ندهد
    که چو تیر از جگر ریش برآرم وایی

    لاله ئی را که بر او داغ دورنگی پیداست
    حیف از ناله معصوم هزارآوایی

    آخرم رام نشد چشم غزالی وحشی
    گر چه انگیختم از هر غزلی غوغایی

    من همان شاهد شیرازم و نتوانی یافت
    در همه شهر به شیرینی من شیدایی

    تا نه از گریه شدم کور بیا ورنه چه سود
    از چراغی که بگیرند به نابینایی

    همه در خاطرم از شاهد رؤیائی خویش
    بگذرد خاطره با دلکشی رؤیایی

    گاه بر دورنمای افق از گوشه ابر
    با طلوع ملکی جلوه دهد سیمایی

    انعکاسی است بر آن گردش چشم آبی
    از جمال و عظمت چون افق دریایی

    دست با دوست در آغوش نه حد من و تست
    منم و حسرت بوسیدن خاک پایی

    شهریارا چه غم از غربت دنیای تن است
    گر برای دل خود ساخته ای دنیایی

  2. 2 کاربر پست setare عزیز را پسندیده اند .

    !!yalda!! (12-19-2017),mohsen32 (12-19-2017)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن