به جان پروانه ها سوگند
بهشت هیچ آسمانی
عطری چنین نیافرید
که تو در من می بوئی
و در هیچ سرزمین موعودی
تاکستانی نروئید
که همپای افکار عاشقانه ات
دلم را شرابی کند
هیچ بارانی نمی بارد
که تو را در من
رنگین کمان نزند
و هیچ رودی جاری نمی شود
جز آنکه
تو را در دشت روح من بخواند
و هیچ عاشقانه ای
قدیمی تر از تو نیست
که نسیمی خوانده باشد
کوچه ای به یاد آورد
و پنجره ای شنیده باشد
قسم به جان شمعدانی ها
چنان ات دوست می دارم
که وقتی دیگر نیستیم
برای همیشه زندگی کنیم !