دلم هوس یک دوست قدیمی کرده ...
یک رفیقِ شش دانگ ...
یک آرامِ دل ،
کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده ،
و دیگر محک زدن و زیر و رو کردنی در کار نباشد !
رفیقی که
من نگویم و او بشنود ...
بخندم و حجــم بغضم را در خنده ام ببیند ...
رفیقی که بگویمش برو ، اما بماند ...
که نرود ،
وقتی ماندنش آرامم می کند !
نیســت ...
دلم گرفته ایـن روزها
هوای بیقراری ، بدجور هوایی اش کرده