بعضی روزها ...
بعضی
روزها هرگز فراموش نمیشوند!
مثل روزی که
دوستت داشتم...
"افشین صالحی"
بعضی روزها ...
بعضی
روزها هرگز فراموش نمیشوند!
مثل روزی که
دوستت داشتم...
"افشین صالحی"
! marjan29 (02-17-2018),!!yalda!! (02-17-2018)
دیوانگی بد نیست
دیوانگی بد نیست
برای یک بار هم که شده
دیوانه تر از من باش
و بگذار چنان گم شوم در تو
چنان گم شوی در من
که یکی دیده شویم از بالا
و خدا خیال کند
یکی از ما دو نفر را گم کرده است
بگذار تعجب کند از حواس پرتی اش
و باورش شود زیادی پیر شده
و جهان را به ما بسپارد.
ما جهان را به آغاز زمین می بریم
و پلنگ ها آهوها را نمی درند
و نفت و اتم را حذف می کنیم از خلقت
تا این همه جنگ نشود!
دیوانگی بد نیست
هوس کرده ام
چنان گیج شوم از تو
چنان مست شوی از من
که زمین سرگیجه بگیرد
و اشتباهی سالی سیصد و شصت و شش دور بگردد
یک روز اضافه تر دور ِ تو
برای یک بار هم که شده
چشم هایت را ببند
و سال ها بخواب
به جای تمام سال هایی که نخوابیدی
روی سینه ام
من شهرزاد نیستم
اما قصه گوی خوبی ام."مهدیه لطیفی"از کتاب: برف روی خط استوا / چاپ اول 1391 / شعر 37
! marjan29 (02-17-2018)
دروغ که می گویی
دروغ که می گویی
چشم هایت پر از پسر بچه می شود
دروغ که می گویی
یک چیزی کنج مردمک ات
مهربانی ام را تحریک می کند
تا برای پسر بچه های چشم هایت
شکلات و پنجره بیاورم
تا بی ترس تنبیهشیشه ها را بشکنی بین بازی
هیچ می دانستی
دروغ که می گویی
درد می گیرد سر هر لبخندم
تا تخت باشدخیال تو
و بازی هایتکه باورت کرده ام.
"مهدیه لطیفی"از کتاب: برف روی خط استوا / چاپ اول 1391 / شعر 35
! marjan29 (02-17-2018),!!yalda!! (02-17-2018)
سقوط
از چشم هایت افتاده ام
از دهانت افتاده ام
یادت بماندآن دلبستگی غمگین
گیاه و درخت راحالا که برگ زردی شده ام
و بر پاهایت افتاده ام.
"فرنگیس شنتیا"(از مجموعه: اوی من)
ویرایش توسط M!NA : 02-17-2018 در ساعت 12:40 AM
! marjan29 (02-17-2018),!!yalda!! (02-17-2018)
همه خاطرات تو
از چمدانت بیش از خودت گلایه دارم
آنقدر بزرگ بود
که همه روز های خوبم را بردی
آنقدر کوچک بود
که همه خاطراتت را جا گذاشتی...
"پدرام مسافری"
! marjan29 (02-17-2018),!!yalda!! (02-17-2018)
تو آن شعر محالی
و تو
آن شعر محالی که هنوز
با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام
چشم بگشای و مرا باز صدا کن
" ای عشق"
که من از لهجه ی چشمان تو
شاعر بشوم
و تو را سطر به سطر
و تو را بیت به بیت
و تو را عشق به عشق ...
شاید این بار تو را پیش تو
با مرگ خود آغاز کنم ...
"حمید مصدق"
! marjan29 (02-17-2018),!!yalda!! (02-17-2018)
می خواهمت
می خواهمت
برای روزهای ابتدای پاییز...
عاشقت می شوم
در تک تک جوانه های بهاری...
می بوسمت
در انتهای یک روز بلند تابستانی...
هزار بار
جان می دهم در گرمای آغوشت
میان هجوم دانه به دانه ی
برف های زمستانی...
و تو
هنوز نمی دانی که من
چقدر در تو زندگی می کنم!
"علیرضا اسفندیاری"
از کتاب: مجموعه شعر جایی حوالی باران
! marjan29 (02-17-2018),!!yalda!! (02-17-2018)
سرگذشت
از او پرسیدم:
مگر تو در کجای این جهانِ هستی زیسته ای،
که هیچ کسی از سرگذشت تو خبر ندارد؟
کمی سکوت کرد...
به آرامی گفت:
«در آغوش کسی که
فکر می کردم دوستم دارد!»
"علیرضا اسفندیاری"
از کتاب: مکالمه ی غیر حضوری
! marjan29 (02-17-2018),!!yalda!! (02-17-2018)
به بدرقه ات
به بدرقه ات
من آب ریختم
و هنگامى که رفتنت را تماشا مى کردم
دیدم تمام درختان کوچه
وقتى از کنارشان رد مى شوى
پشت پایت برگ مى ریزند
و تمام پرندگان زمین
وقتى از مقابل شان مى گذرى
پر مى ریزند
تو رفتى...
همه تنها شدیم
من
درخت ها
پرنده ها ...
"علیرضا روشن"
! marjan29 (02-17-2018)
مصلحت
از من بد بگو
کوچکم کن
به اندازه زنان ملال آوری
که چون گرسنگان مفلوک
به دنبال بوی گوشت تو
دست و پا می زنند
آن خواب های مخفیانه رو به جنگل و دریا
آن عاشقانه های مه گرفته دلتنگ
به این فریب های کوچک عامیانه می ارزد
بگذار کسی نداند
مردی که در ملاء عام شلاق به جانم می کشد
همان کسی است که پنهانی
زخم هایم را می بوسد
و آبم می دهد.
"فرنگیس شنتیا"
! marjan29 (02-17-2018)