دوستت دارم ...
دوستت دارم


ای پاره ای از من


ای تمام من


ستاره ی پیشانی ام






دوستت دارم


پهناور تر از هر گستره


دور تر از هر امتداد


پاک تر از هر اعتراف


شدیدتر از باران مصیبت






دوستت دارم


و می دانم


که رهسپاری به سویت را نمی توانم


اگرچه به سویت می آیم






قلب تو


راه مستقیم من است


که به سویش در حرکتم


می آیم


اگرچه مرگ من و مرگ تو در این باشد






دوستت دارم


تا تمام خستگی ها را تبعید کنم


و با تو


تمام سختی های بُرنده ی راه را به مبارزه فراخوانم


که من


پرنده ی یتیم عشق را


که خوابی سنگین داشت


بیدار کرده ام...






"ریتا عوده"


ترجمه: بابک_شاکر