انگشتت را به من بده
به ساحل شعرهای من قدم نه
نمیتوانم از تو چنان بگویم
که دفتر اشعارمتر شودانگشتت را به من بده
بر پلههای دفتر من قدم نهمیخواهم گلهایی در شعرم بروی
دکه کرک ملتهبش را زیر سر انگشتانم حس کنی
![]()
انگشتت را به من بده
به ساحل شعرهای من قدم نه
نمیتوانم از تو چنان بگویم
که دفتر اشعارمتر شودانگشتت را به من بده
بر پلههای دفتر من قدم نهمیخواهم گلهایی در شعرم بروی
دکه کرک ملتهبش را زیر سر انگشتانم حس کنی
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.