خدایا خوب می‌بینی در این دنیای نامردیدلی مظلوم می‌میرد به زیر پای نامردی

صدای درد همسایه و چشمی بی‌خبر در خوابتن کودک چه می‌لرزد! شب از سرمای نامردی

ببین دستان مردی را پر از تشویش نانی سردو زخم قلب یک مادر پر از لالای نامردی

بیان حس یک دفتر به دور از واژه مردیقلم‌ها اشک می‌ریزند سر امضای نامردی

تمام روزها ابری و دنیا جای ماندن نیستخدایا یک نشانی ده نباشد جای نامردی

سکوت پنجره مبهم به روی کوچه پاشیدهغبار بی کسی‌ها را تن درهای نامردی

معلم خسته شد از ما ولیکن بیست می‌گیریمدر این دنیا که می‌گوید به ما املای نامردی