از چه می گویی «خداحافظ» گلِ دل نازکم؟!
بی هوا دستِ خدایم می سپاری خوب نیست
نیمه ی گمگشته ی من، تازه پیدا کردمت
جز به آغوشم به هرجا رهسپاری خوب نیست
کاوه_احمدزاده
از چه می گویی «خداحافظ» گلِ دل نازکم؟!
بی هوا دستِ خدایم می سپاری خوب نیست
نیمه ی گمگشته ی من، تازه پیدا کردمت
جز به آغوشم به هرجا رهسپاری خوب نیست
کاوه_احمدزاده
بلای هجر و درد اشتیاق پیر کنعانی
کسی داند که چون یوسف عزیزی در سفر دارد
وحشی_بافقی
روزگاریست که هم صحبت من تنهاییست
یار دیرینه من درد و غم رسواییست
عقل و هوشم همه مدهوش وجودی نیکوست
ولی افسوس که روحم به تنم زندانیست
هوشنگ_ابتهاج
قلب من موقع اهدا به تو ايراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پيوندش را
کاظم_بهمنی
دعاهای سحر گویند میدارد اثر آری
اثر میدارد اما کی شب عاشق سحر دارد
مرا از چشمها انداخت خوبی های بی حدم
که دل را میزندچیزی که بی اندازه شیرین است
جواد_منفرد
انقدر که در هر غزلی از تو نوشتم
در عشق گمانم شده یک شهر رقیبم!
بسکه من دل را به دام عشق خوبان بستهام
از نشاط روی ایشان توبهها بشکستهام
تشنگان مهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
باشد ای عقل معاش اندیش بامعنای عشق
آشنایی کن ولی ناآشنایی بهتر است
فاضل_نظری
چشمان تو شد دین مرا مرجع تقلید
من پاسخ هــر مسئله را از تو شنیدم