پرسیدی ام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوار سکوت است سوالت
پرسیدی ام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوار سکوت است سوالت
گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست، چه غم
خاک این میکده از مست زمین خورده پر است
فاضل نظری
نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود، خوبم... بهترم یعنی!