دل از من چشم شهلا دلبر از تو
لب خشکیده از من کوثر از تو
بنه بر جان فایز منت از لطف
سر از من سینه از من خنجر از تو
دل از من چشم شهلا دلبر از تو
لب خشکیده از من کوثر از تو
بنه بر جان فایز منت از لطف
سر از من سینه از من خنجر از تو
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
Hedi (06-03-2025)
نه یادم میکنی نه میروی یاد
به نیکی باد یادت ای پریزاد
عجب نبود کنی فایز فراموش
فراموشیست رسم آدمیزاد
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
گر بمیری ز خود بقا یابی
ور کشی زحمتی عطا یابی
هر که مرد او دگر نخواهد مرد
گر نمردی بمیر تا یابی
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
اگر درویش میجوئی منم درویش بیچاره
و گر دلریش میجوئی منم دلریش بیچاره
اگر تو آشنا جوئی منم خود آشنای تو
و گر بی خویش میجوئی منم بی خویش بیچاره
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
Hedi (06-03-2025)
عشق اگر در جان نباشد جان چه باشد هیچ هیچ
ور نباشد درد او درمان چه باشد هیچ هیچ
با وجود حضرت سلطان ما کرمان خوش است
بی حضور خدمتش کرمان چه باشد هیچ هیچ
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
بگذر از خوف و رجا با ما نشین
عاشقانه خوش درین دریا نشین
قصه ماضی و مستقبل مگو
حالیا با ما به حال ما نشین
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
Hedi (06-03-2025)
هر که باشد محب آل علی
شک ندارم که عارف است و ولی
با تو ما را محبت ازلی استبا لبت رازهای لم یزلی
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
رندی که حریف ماست مائیم
جز ما دگری کجاست مائیم
جامیم و شراب و درد صافیم
دردی که هم او دواست مائیم
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
گر بمیری ز خود بقا یابی
ور کشی زحمتی عطا یابی
هر که مرد او دگر نخواهد مرد
گر بمیری ز خود بقا یابی
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
عشق را جز عشق لایق هست نیست
غیر او معشوق و عاشق هست نیست
عقل اگر گوید که غیر عشق هست
نزد ما این قول صادق هست نیست
یک بازمانده از 1 پارس قدیم