دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت ...
عمريست كه عمرم همه در كار دعاا رفت ...
دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت ...
عمريست كه عمرم همه در كار دعاا رفت ...
گفتني نيس ، ولي بي تو
كماكان نفسي هست
دلي هست ولي
جاني نيست
همه شب ديده به راهت نگران ميدارم
چون مريضي كه طبيبش پي اومي ايد....
اغوش من و عشق تو و لحظه ديدار
روياي قشنگيست و اما شدني نيست....
محمد علي بهمني
Anoosh (05-27-2019)
ﺧﻮﺵ ﺧﺮﺍﻣﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﯼ ، ﺍﯼ ﺟﺎﻥ ﺟﺎﻥ ، ﺑﯽ ﻣﻦ ﻣﺮﻭ
ﺍﯼ ﺣﯿﺎﺕ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ، ﺩﺭ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﻣﻦ ﻣﺮﻭ
ﺍﯼ ﻓﻠﮏ ﺑﯽ ﻣﻦ ﻣﮕﺮﺩ ﻭ ﺍﯼ ﻗﻤﺮ ﺑﯽ ﻣﻦ ﻣﺘﺎﺏ
ﺍﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﯽ ﻣﻦ ﻣﺮﻭﯼ ﻭ ﺍﯼ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﯽ ﻣﻦ ﻣﺮﻭ
ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را
باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را
گفته بودم بعد ازین باید فراموشش کنم
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را
(مهدی اخوان ثالث)
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند،
عشق از انسان چه موجود غریبی ساخته است
فاضل ناظری
باورمنیست که خیبرشکن از پا افتاد
حضــرت واژهی برخاستن از پا افتاد
Anoosh (05-27-2019)
پلک بستی که تماشا به تمنا برسد
پلک بگشا که تمنا به تماشا برسد
چشم کنعان نگران است خدایا مگذار
بوی پیراهن یوسف به زلیخا برسد
احسان_افشاری
یا رب!
ما مشقِ غمِ
عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه ی ما
فاضل نظری