نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: داستان کوتاه شوخی با حافظ xD

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    462
    نوشته ها
    66
    پسندیده
    30
    مورد پسند : 30 بار در 22 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 41.0

    داستان کوتاه شوخی با حافظ xD

    (یكی ازآشناهامون تعریف میكرد)
    یه سفردانشجویی رفته بودیم شیراز،خیلی خوش گذشت،همیشه دوست داشتم شیراز رو ببینم وقتی رسیدیم بعد استراحت با دوستام رفتیم حافظیه..
    ما 6 تا دختر مجرد بودیم كه تصمیم گرفتیم سر قبر حافظ فال بگیریم!
    بعد ازاينكه هممون يدور فال گرفتیم
    باخنده گفتم:
    بچه ها بیاین ببینیم اگه حافظ زنده بود كدوم یكی ازما رو ميگرفت?وبا كی ازدواج ميكرد!?همه خندیدیم
    بعد نیت كردم وصفحه فال مورد نظر رو بازكردم..
    داشتم شعر رو میخوندم كه رسیدم به اینجاش كپ كردم!!!چشام ازشدت تعجب٤تاشد..زبونم بند اومده بود ..چیزی كه میدیدم روباور نمي كردم!!
    دوستام گفتن بخون دیگه چرا ادامه نمیدی?!
    ومن اين بیت شعر روبلند براشون خوندم..

    "شهریست پركرشمه و خوبان زشش جهت
    چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم!!"

    ودراون لحظه بود كه تصمیم گرفتم دیگه ههیچوقت باحافظ شوخي نكنم.!
    بی جنبه :|! شانس آوردم فوش ناموسی نداد!!!
    من >:)
    دوستام o_O
    حضرت حافظ;-)))
    i have been the hardest to love

  2. کاربر مقابل پست KnighTHero عزیز را پسندیده است:

    **FERESHTEH** (10-14-2015)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن