کوالانامه( سفرنامه مالزی)
اول از همه سلام به همه ی لست سکندیهای خوب و عاشق سفر و اونایی که مثل خودم و خیلیای دیگه سفرشون رو با کلی اطلاعات و یادگیری فوت و فن های خاص شروع میکنن تا بتونن تا حد زیادی از سفرشون استفاده کنن!
توی این سفرنامه قراره تا حدود زیادی با کشور چند ملیت و فرهنگ مالزی و خصوصا شهر زیبا و مدرن کوالالامپور آشنا بشیم و همگی یه سفر مجازی رو با هواپیمای لست سکند ایر شروع کنیم و اگه قبول کنید من هم به عنوان یک تور لیدر در بین سفر علاوه بر صحبت کردن در مورد جاذبه های گرشگری کوالالامپور و شرح سفر، سعی می کنم نکاتی رو بگم که حتما مفید خواهد بود و لذت این سفر دلپذیر رو بیشتر میکنه. من خودم از اطلاعاتی که توی سفرنامه های مختلف خوندم استفاده های خیلی زیادی کردم و تونستیم با خانواده این سفر رو خیلی بهتر و متفاوت تر از سفرهای قبلی تجربه کنیم و برای همین هم از قبل سفر تصمیم داشتم یک سفرنامه ی خوب و کامل کننده سفرنامه های قبل و به نوعی جامع رو تهیه کنم تا بقیه هم از سفرشون لذت ببرن!
خب بهتره که زودتر بریم سر اصل ماجرا...
مقدمات قبل از سفر و یک سری نکات:
ماجرا معمولا از جایی شروع میشه که شما اولش فقط صرفا از یه مقصدی اطلاعاتی رو در حد اسم یا چندتا چیز جزِیی میدونید و اگه شرایط فراهم بشه اطلاعات بیشتری جمع میکنید تا جنبه های مختلف رو در نظر بگیرید و در نهایت یا همون مقصد قبلی رو به طور قطع انتخاب میکنید یا کلا نظرتون عوض میشه و جای دیگه ای رو برای سفر انتخاب می کنید.
بعد از اون اگه که وقت کافی داشته باشید اطلاعات عمیق تری رو از راههای مختلف مثل سفرنامه بدست میارید و از این مرحله قبل از سفر که به نظرم خیلی لذت بخشه استفاده ی خوبی میبرید و میتونید از لحاظ اطلاعات در حد یک تورلیدر و شاید بیشتر هم بشید!
اما اگه وقت کمی داشتید بهتره که در درجه ی اول توی انتخاب هتل دقت کنید چون بقیه ی اطلاعات مثل مکانهای گردشگری و رفتن به اونها و چیزای مثل این رو توی مقصد هم میشه با کمک راهنمای گردشگری هتل ها یا تورلیدر ها بدست آورد.
بعد از اون شما باید به یک آژانس مسافرتی معتبر مراجعه کنید تا براتون کارای هتل و پرواز(سفر هوایی)و ویزا(اگر نیازه) انجام بده که البته اینا رو هم اگه وقت کافی داشته باشید به راحتی میتونید انجام بدید ولی در هر دو صورت به این نکته توجه کنید که اگه براتون فرقی نمیکنه و امکاناتش فراهمه در فصل های خلوت و غیر های سیزن سفر کنید و اگه هم مجبورید که توی این زمان ها سفرکنید خیلی بهتره که زودتر سفر رو قطعی کنید و یکی دو ماه قبل رزرو کنید تا هم در انتخاب هتل و پرواز با کمبود جا مواجه نشید و هم در هزینه صرفه جویی کرده باشید.
و اما مرحله ی آخر که معمولا به فاصله ی چند روز قبل از سفر انجام میشه پرداخت عوارض خروج از کشور از بانک ملی به حساب خزانه داری کل به مبلغ 75000 تومن و به صورت اختیاری گرفتن حواله ارز دولتی به مبلغ 300 دلار و به ازای هر نفر بالای دوازده ساله که فقط یکبار در سال داده میشه و شعبه های ارزی بانک ملی و ملت تا اونجایی که میدونم این کار رو انجام میدن و مدارک لازمش کپی بلیت،کپی کارت ملی و شناسنامه و گذرنامه و کپی فیش عوارض پرداخت شده هستش.
و اما شرح سفر ما:
ما که شامل من، داداش کوچیکه و مامان و بابا میشیم حدودا اواسط تیرماه بود که با هم به توافق رسیدیم که بریم مسافرت مالزی و دیگه تحقیقات سفر و برنامه ریزی سفر رو از همون وقت شروع کردم و خوشبختانه قبلش تا حدودی آشنایی رو داشتم چون ما دو بار تصمیم گرفته بودیم بریم مالزی و من هم دنبال اطلاعات جمع کردن بعد یه دفعه ایی برای گرفتن بلیت نظرمون تغییر میکرد و جاهای دیگه میرفتیم.
خلاصه شروع کردم به سفرنامه خوندن و از هواپیما گرفته تا زیر و رو کردن گوگل مپ و چک کردن آب و هوا در مورد مالزی و کوالالامپور تحقیق کردم که به نظرم نصف لذت سفر توی همین کاراشه
اینم چکیده ای از چیزایی که فهمیدم:
1-آب و هوا:
اولا اینکه کشور مازی در نزدیکی خط استواست و برای همین هم همه ی فصلاش یجوره و در واقع اصلا فصل نداره و همش هوا مرطوب اما واقعا دلپذیر و به مقدار کمی گرمه اما اصلا به این فکر نکنید که ممکنه گرمای اذیت کننده ای داشته باشه بلکه با هوای واقعا دلپذیری مواجه میشید و تقریبا هر روز بارون خیلی شدیدی و خصوصا در اوایل صبح و ظهر میباره و شاید در کمتر از نیم ساعت تمام بشه!
2-شما در شهر کوالالامپور بیشتر وققتون رو بیرون از هتل میگذرونید و برای همین هم مهمترین معیارهای انتخاب هتل اینه که به ایستگاه های حمل و نقل مثل مترو و مونوریل دسترسی داشته باشید و هتلتون در جای با امنیتی قرار گرفته باشه مثل مثلث طلایی که اطراف خیابان بوکیت بینتانگ و برج های دوقلو میشه که این نکات رو در قسمت نقد و بررسی هتل نووتل در همین سایت و با عنوان اقامت در قلب کوالالامپور کامل توضیح دادم.
3-پرواز از فرودگاه امام و به طور مستقیم انجام میشه و مدت پرواز 7:30-8:00 ساعته و با سه شرکت ماهان،آسمان و ایران ایر و در زمان هایی هم با خطوط دیگری انجام میشه.
4-تاکسی ها در کوالالامپور به 3 دسته تقسیم میشن:
1)تاکسی های آبی که بهترین تاکسی ها از لحاظ نو و تمیز بودن و راحتی هستن و معمولا در اختیار هتل ها هستن و با ورودی 6 رینگیت(تاکسی ها علاوه بر کرایه ای که معمولا با تاکسی متر حساب میشه مبلغی رو هم به عنوان ورودی دریافت میکنن)
2)تاکسی های بنفش که تعداد کمتری از اونا وجود داره و با ورودی سه رینگیت و از لحاظ تمیزی و راحتی اینها هم در سطح بالایی هستن
3)تاکسی های قرمز با ورودی 3 رینگیت که تعدادشون بیشتر از بقیه هستش و کیفیتشون از دونوع دیگه پایینتره
5-جابجایی با وسایل حمل و نقل عمومی در کوالالامپور خیلی راحته و سیستم حمل و نقل تقریبا همه جای شهر رو پوشش میده. پنج نوع وسیله حمل و نقل عمومی و مسیر علاوه بر اتوبوس های بین شهری وجود داره که اسماشون:
1-KTM komuter
2-LRT
3-KLIA transit
4-Monorail
5-KLIA express
و همونطور که در نقشه میبینید همه ی این مسیر ها در نهایت به قلب حمل و نقل کوالا یعنی KLsentral ختم میشه که اگه شما خودتون رو به اینجا برسونید به راحتی و با هر وسیله حمل و نقلی میتونید به مقصدتون برید:
یک نکته ای که حتما باید بهش توجه کند اینه که تقریبا در همه ی ایستگاه های این وسایل نقلیه دو پلت فرم وجود داره که دو مسیر مخالف هم رو میرن و اگه اشتباه سوار شید دچار دردسر میشید و باید دوباره پیاده شید و پلت فرم رو عوض کنید.پس حتما به مسیری که میخواید برید و نوع پلت فرم توجه کنید که دچار مشکل نشید که البته ما هم دو سه بار تو دردسر افتادیم که بدترینش برای رفتن به باتو کیو بود و پلت فرم اشتباه رو سوار شدیم و مجبور شدیم توی اولین ایستگاه بعد از kl sentral ایستگاهمون رو عوض کنیم و وقتی پیاده شدیم وسط یه محله خیلی کثیف و قدیمی و به ظاهر با آدمای خلافکار بودیم و شانس آوردیم که زیاد طول نکشید تا دوباره KTM برسه
یک چیزی هم که توی خود کوالا متوجه شدم و خیلی دوست داشتم این بود که برای هر ایستگاه و وسیله ای که صبر میکردیم هیچ کدوم بیش از 5 دقیقه طول نمیکشید حالا نمیدونم که واقعا خوش شانسی ما بود یا اساسا همینطوره ولی در مورد مونوریل متوجه شدم که اساسا همینطوره و خیلی هم خوب بود.
نکته ی دیگه این که وسایل حمل و نقل کوالا خیلی تمیز و خلوت هستن و به هیچ عنوان مشکلی براتون پیش نمیاد و یقینا با وضع ترافیک سنگین کوالا در اغلب مسیرها خیلی مفید خواهد بود و لذت بدون تور و تنها گشتن رو دو چندان میکنن.
و آخرین نکته اینکه اغلب وسایل حمل و نقل از یه روش برای سوار و پیاده شدن استفاده میکنن: اولی اینکه وقتی بلیت میخرید که به شکل های مختلفی هم وجود دارن برای وارد شدن به پلت فرم باید توسط گیت ها شناسایی بشه تا گیت ها باز بشه و برای خروج هم باید بلیت رو توی گیت ها بندازید و اگه ایستگاه رو اشتباه انتخاب کرده باشید باز نمیشه تا یه مبلغ اضافی رو به اپراتور اونجا بدید و مشکل حل بشه.
برای خرید بلیت ها میشه هم از کانتر بلیت فروشی و هم از دستگاه های خودکار گرفت که در مورد مونوریل فقط با دستگاه های خودکار امکان پذیره به این صورت که اول ایستگاه رو مشخص میکنید بعد تعداد بلیت و بعد پول رو از جای مخصوصش وارد میکنید و توجه کنید که روی صفحه نمایشگر بعضی از اسکناس ها رو ضربدر زده که اونا رو قبول نمیکنه و در آخر هم میتونید token ها و بقیه پولتون رو از محفظش بردارید.
و نکات دیگه ای که به راحتی میتونید با یه سرچ ساده ازشون مطلع بشید و برای اینکه سفرنامه طولانی نشه و از همون لذت قبل سفر بچشید نمینویسم...
خب دیگه از این نکات مقدماتی بگذریم و بریم سر اصل ماجرا:
دقیقا یادم میاد که روز 18 مرداد بود که برای رزرو تور به آژانس مسافرتی توی شهرمون رفتیم. تصمیم ما این بود که برای هفته دیگه رزرو کنیم اما مشکلاتی پیش اومد که ما برای چهارهفته بعدش یعنی 22 شهریور مسافرت رو قطعی کردیم چون شرکت هواپیمایی که مدنظر ما بود پروازاش همه رزرو شده بود و هتلی هم که میخواستیم توی پکیج وجود نداشت و هم قیمت ها واقعا بالا رفته بود و تقریبا روز به روز گرون تر میشد و من یادمه که قیمت پایه از یک میلیون و پانصد در اول تابستون به دو میلیون و هشتصد(!) در آخر تابستون رسیده بود.
اما بالاخره تونستیم هم پرواز و هم هتل مورد علاقمون رو برای شهریور با قیمتی کمتر ازچیزی که بعدا در شهریور شده بود و در حدود 2900000 رزرو کنیم(قیمتی که در شهریور برای این هتل بود 3400000 بود) و روزشماری برای سفر شروع شد.
پرواز ما با هواپیمایی ماهان و هتل ما نووتل بود که در قسمت نقد و بررسی هتل ها به طور کامل توضیحات رو دادم و وقتی که به کوالا رسیدیم فهمیدم که چه انتخاب درستی هم انجام دادم و همه اینا به خاطر همون مرحله ی لذت بخش پرس و جو در مورد سفر بود!
خب ما هم مثل همه کارای قبل سفر رو انجام دادیم و روزا هم با هیجان و به سرعت میگذشتن تا بالاخره روز 22 شهریور رسید و چون ما در اصفهان هستیم، ظهر با ماشینمون به سمت تهران و فرودگاه امام حرکت کردیم تا بتونیم تا سه ساعت قبل پروازمون که ساعت 22:30 بود توی فرودگاه باشیم.
ساعت 6:30 به فرودگاه رسیدیم و همونطور که انتظار داشتیم فرودگاه خیلی شلوغ بود و خلاصه سوار هواپیمای بزرگ و به نسبت نو ایرباسa340-600 شدیم و بعد از یه تاخیر یک ساعته و پرواز 7:30 ساعته پرهیجان و با کمی حوصه سر رفتن با چاشنی خواب و دوبار پذیرایی در طول پرواز، ساعت 10:30 به وقت مالزی وارد فرودگاه سرسبز و بزرگ کوالا شدیم.
قبل از ادامه ماجرا یه پرانتز باز کنم که توی سفر ما دوتا اتفاق منحصر به فرد افتاد که اولیش توی راه به سمت تهران بودیم که یکی از دوستان بابا که دخترش توی مالزی تحصیل میکرد زنگ زد و گفت که هوای اونجا آلوده شده و باید ماسک ببرید...!
واقعا حس خیلی بدی بود و من که میدونستم مالزی کشور خیلی سرسبزیه و آب و هوای خیلی خوبی هم داره باورم نمیشد و هنوز امیدوار بودم.اما تو صف پرواز از یکی از مسافرا که ساکن مالزی بود همین ماجرا رو پرسیدیم و ایشون هم دوباره در کمال ناباوری همین حرف رو تکرار کردن و گفتن معمولا یک بار در سال این اتفاق میافته و حدودا بیست روز هم طول میکشه و دلیلش هم اتش زدن جنگل های اندونزی و مالزیه و دیگه فقط امیدوار بودیم که حداقل این آلودگی اذیت نکنه و همونطوری که در ادامه هم خواهم گفت واقعا از لذت این سفر هیچی کم نکرد.
روز اول:
اولین چیزی که بعد از بیرون آمدن از هواپیما احساس میکنید رطوبت بسیار لذت بخشیه که از هوای خوب استوایی خبر میده.
فرودگاه کوالا واقعا بزرگ و زیباست و توی پیدا کردن مسیر به خارج از ساختمان فرودگاه و تحویل بار باید یک بار هم با مترو جابجا بشید که عظمت این فرودگاه رو نشون میده.
بعد از تحویل وسایل تور لیدر ما که یه خانم دانشجو به اسم ترمه و از آژانس سفیداری بود ما و بقیه هم گروهی هامون که حدودا بیست نفر بودیم رو به اتوبوس راهنمایی کرد و توی راه هم که حدودا با کوالا یک ساعت فاصله داشت به هر اتاقی یک سیم کارت Umobile داد که با یکبار شارژ کردن فعال می شد وعکسش رو میتونید در پایین ببینید:

سیم کارت های Umobile: همونطور که میبینید نحوه ی فعالسازی توضیح داده شده اما این روند ها لازم نیست و فقط با یه شارژ که اونجا اصطلاحا بهش top up میگن فعال میشه.
و در مورد مالزی اطلاعاتی رو میداد و این رو هم گفت از خوش شانسی ما هم نرخ تبدیل دلار به رینگیت حدودای 4 شده بود در اینجا با دومین سورپرایز سفرمونهم مواجه شدیم که گفت چهارشنبه قراره به خاطر همین کم ارزش شدن پولشنون تظاهرات باشه و مواظب باشید و اینجا هم دوباره یکمی نگران شدیم که البته این یکی هم هیچ مشکلی برای ما ایجاد نکرد و همونطور که در ادامه توضیح میدم جذابیت های خاص خودش رو داشت و همچنین از برنامه های تور صحبت میکرد و اینقد ترسناک از اینکه خودتون بخواید جاهای مختف رو برید حرف میزد که همه ی هم گروهی هامون بدون اینکه بدونن با چه راحتی میشه حتی بیشتر از این جاها رو هم بدون نیاز به تور رفت، تمام تورها رو خریداری کردن و فقط ما و یک خانواده دیگه که اتفاقا بعدا هم خیلی دوست شدیم تنها توری که خریداری کردیم پارک آبی بود و بعدا حتی از این که با تور رفتیم پشیمون شدیم.این هم فهرست تورها و قیمت هاشون:
نمیدونم چرا ولی تور لیدر گفت که تحویل اتاق ساعت سه هستش و قبل از اون گشت شهری رو برگزار میکنیم. با توافق گروه، اول برای نهار به یک رستوران بین راهی مک دونالد رفیم و کینگ برگر برامون سفارش دادن و بعد از اون اولین جایی که رفتیم فوتو استاپ برج های پتروناس بود که به خاطر همون آلودگی هوا فقط سایشون رو میدیدیم ولی با همین حال هم دیدن برج های پتروناس یه لذت خاصی داشت البته این آلودگی هوا اصلا با تنفس اختلالی ایجاد نمیکرد و بوی اذیت کننده ای هم نداشت فقط به نظرم یکم هوا رو گرمتر کرده بود.

نمایی از برج های پتروناس از فوتواستاپ در آلودگی هوا
خب بعد از فوتو استاپ به معبدی چینی رفتیم که به عنوان اولین تجربه دیدن همچین جایی خیلی لذت بخش بود و کلی عکس گرفتیم.
بعد از معبد به کارگاه یا بهتره بگم فروشگاه شکلات رفتیم که توی اونجا میتونستیم انواع شکلات ها که واقعا هم خوشمزه بودن تست کنیم و اگر هم که میخواستیم خرید کنیم و البته تا حدودی هم قیمتاش بالا بود ولی خیلی هم مرغوب بودن و ما چند بسته از نوع های مختلفش خریدیم.
یکی از چیزای خیلی جالب اونجا خانم مالایی بود که با یه لهجه خیلی شیرین و جالب به فارسی در مورد شکلات ها توضیح میداد و همه خیلی خوششون اومده بود.


این همون خانوم مالایی هستن که با لهجه ی خیلی خوشگلی به زبان فارسی در مورد شکلات ها صحبت میکردن
یه نکته هم بگم که از در خروجی فروشگاه که خارج بشید میتونید یه دفتر رو پیدا کنید که هم صرافی یا money changer داره و هم دفتر رزرو بلیت برای اتوبوس های گردشگری یا hop on hop off هست که اگه برنامه داشته باشید یک روز رو با این اتوبوس ها بگذرونید میتونید بلیت رزرو کنید و این سرویس اینطوره که شما بلیت 24 ساعته یا 48 ساعته میخرید و با همین بلیت میتونید 40 مکان گردشگری در کوالا رو ببینید.
اتوبوس ها ایستگاه های مشخصی دارن که هر 20-30 دقیه سوار میکنن و زمان کارشون از 9:00 صبح تا 8:00 شبه و برای تهیه بلیت هم میتونید در سایتش به آدرس www.myhoponhopoff.com، در خود اتوبوس ها و یا آژانس های مخصوصش برید.

یکی از دفتر های پشت فروشگاه شکلات سازی که هم میتونستید پول چنج کنید و هم برای اتوبوس های هاپ آن هاپ آف بلیت رزرو کنید.

اتوبوس های توریستی هاپ آن هاپ آف و نقشه ایستگاه هاش
بعد از فروشگاه شکلات سازی هم مسافرا رو در هتل هاشون پیاده کردن و کارای چک این رو انجام دادیم و یکی دو ساعتی تا بعد از ظهر استراحت کردیم.
برای بعد از ظهر تصمیم گرفتیم که به رستوران سالوما بریم که اونجا میتونید از انواع غذاهای مالایی که به صورت بوفه هستش استفاده کنید و رقص های شاد و محلی مالایی رو تماشا کنید و برای روز اول که خسته هستید به نظرم جای مناسبی برای دیدنه.
این برنامه از ساعت 7:30 هستش که شروع سرو شامه و از ساعت 8:30 هم برنامه ی رقص شروع میشه که شما هم میتونید این برنامه رو با شام رزرو کنید و هم بدون شام. حدود ساعت شش بود که با تاکسی با 15 رینگیت به اونجا رفتیم و البته اولش چندتا از راننده ها نمیدونستن کجاست و بالاخره یه راننده رو پیدا کردیم که به صورت خیلی جالبی با گوگل مپ و دستورات گویندش ما رو به اونجا رسوند و محل رستوران به برج های دو قلو هم نزدیک بود و نمای خوبی رو میتونستیم از برج ها در محوطه رستوران داشته باشیم.در پایین هم نقشه رستوران رو قرار میدم تا شما راحت تر مکانش رو پیدا کنید:
ما برنامه با شام رو رزرو کردیم با مبلغ 100 رینگیت برای هر نفر و برای زیر 12 سال 75رینگیت که خیلی بهتر از قیمت 45 دلار تور بود.
یه ساعتی وقت آزاد داشتیم که توی همون محوطه رستوان که اتفاقا فروشکاه شکلات هم کنارش بود و یه ساختمان توریستی داشت گذروندیم و بقیش هم به مرکز خرید پاویلیون که شیک ترین و گرون ترین مرکز خرید کوالا بود رفتیم و گشتی هم توی خیابون بوکیت بینتانگ زدیم و قدم زدن توی این خیابون واقعا لذت بخش بود و چیزای جالبی که دیدیم این بود که بعضی فروشنده ها خصوصا در مغازه های رده پایین کمی فارسی بلد بودن و با لهجه جالب میگفتن بیا ارزونه،گرونه،خوبه،قشنگه و خیلی میخندیدیم .