نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: ایا میدونی کودکان سوری کجا می خوابند؟+عکس

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    564
    نوشته ها
    941
    پسندیده
    44
    مورد پسند : 136 بار در 129 پست
    Windows XP Firefox 38.0

    Angry ایا میدونی کودکان سوری کجا می خوابند؟+عکس




    در حال بارگذاری
    Magnus Wennman عکاس خبری برنده جایزه از استکهلم مجموعه عکس غم انگیزی منتشر کرده که نشان می دهد در آستانه اروپا و شرق میانه کودکان در فرار از درگیری های سوریه چه وضعی دارند. برای تهیه مجموعه "کودکان کجا می خوابند" او به مناطقی که ان کودکان با خانواده هایشان در حال فرار هستند رفته است. او می گوید: "درک این درگیری و بحران ها برای بیشتر مردم ممکن است مشکل باشد اما اینکه این کودکان نیاز به جای امنی برای خوابیدن دارند کار سختی نیست. برخی از آنها واقعا امید خود را از دست داده اند، برای یک کودک واقعا سخت است که بچه بودن و سرگرمی را متوقف کند آن هم در مکان های واقعا بد!"


    عبدالله، 5 ساله، بلگراد، صربستان
    در حال بارگذاری
    عبدالله مبتلا به یک بیماری خونی است. او دو روز گذشته را بیرون ایستگاه مرکزی بلگراد خوابیده است. عبدالله شاهد قتل خواهرش در خانه شان بوده و هنوز در شوک است و کابوس می بیند. عبدالله خسته و بیمار است و مادرش هیچ پولی برای خرید دارو ندارد.


    احمد، 6 ساله، Horgos، صربستان
    در حال بارگذاری
    احمد روی چمن ها می خوابد. احمد شش ساله است و مجبور است کیف خود را در این مسیر پیاده روی طولانی همراه خود بکشد. او شجاع است و تنها گاهی اوقات شبها گریه می کند. از زمانی که پدرش کشته شده عمویش سرپرستی او را به عهده دارد.


    مرام، 8 ساله، عمان
    در حال بارگذاری
    مرام 8 ساله تازه از مدرسه به خانه برگشته بود که موشک به خانه شان برخورد کرد. قطعه ای از سقف روی او فرومی ریزد، مادرش او را به بیمارستان می برد و از آنجا او را به اردن منتقل می کنند. ضربه که به سرش برخورد کرد بود باعث خونریزی مغزی می شود و 11 روز او را به کما می برد. او در حال حاضر هوشیار است اما فکش شکسته و نمی تواند صحبت کند.


    رالیا، 7 و رهاف، 13 ساله، بیروت
    در حال بارگذاری
    رالیا و رهاف در خیابان های بیروت زندگی می کنند. مادر و برادرشان با یک نارنجک کشته شده اند. آنها همراه با پدرشان در روی جعبه های مقوایی می خوابند. رهاف می گوید "از پسران بد می ترسد." و همین لحظه رالیا شروع به گریه می کند.


    مویاد، 5 ساله، عمان
    در حال بارگذاری
    مویاد و مادرش برای خرید آرد برای پخت پای به یازار رفته بودند که از کنار یک تاکسی بمب گذاری شده عبور می کنند، تاکسی منفجر می شود و مادر مویاد درجا می میرد. او به اردن منتقل می شود در حالیکه در سر و لگنش ترکش دارد.


    والا، 5 ساله، دارالاس
    در حال بارگذاری

    احمد، 7 ساله، Horgos / Roszke
    در حال بارگذاری
    احمد در خانه بود که بمب به خانه شان اصابت کرد. گلوله به سر او برخورد کرد اما او جان سالم به در برد. در حال حاضر احمد در میان هزاران پناهنده دیگر روی آسفالت جاده ای منتهی به مرز بسته مجارستان می خوابد.


    شیراز، 9 ساله، سوروچ
    در حال بارگذاری
    شیراز 3 ماهه بود که دچار فلج اطفال شد. مادرش لیلا با گریه توضیح می دهد که چطور کودکش را در پتو پیچیده و از کوبانی به ترکیه منتقل کرده است. شیراز که نمی تواند صحبت کند در یک گهواره چوبی در اردوگاه پناهندگان روز را شب می کند.


    شهد، 7 ساله
    در حال بارگذاری
    شهد عاشق نقاشی است اما همه نقاشی های او اخیرا تفنگ داشتند، چون تفنگ چیزیست که این روزها همه جا دیده است. حالا او اصلا نقاشی نمی کند چون خانواده او اکنون در مرز مجارستان نه کاغذی همراه آورده اند و نه مدادی. شهد حتی بازی هم نمی کند. این فرار کودکان را مجبور کرده که بزرگ شوند و نگرانی های یک روز یا یک ساعت آینده خود را به اشتراک بگذارند. خانواده او در پیدا کردن مواد غذایی سرگردانند و با سیب هایی که از امتداد جاده می چینند زنده مانده اند. اگر می دانستند که چنین فر سختی در پیش دارند خطر ماندن در سوریه را به جان می خریدند.


    امیر، 20 ماه، زحله، لبنان
    در حال بارگذاری
    امیر 20 ماهه، یک پناهنده به دنیا آمد. مادرش معتقد است فرزندش در رحم او دچار آسیب های روانی شده. او تا به حال حتی یک کلمه صحبت نکرده است.


    جولیانا، 2 سال، Horgos، صربستان
    در حال بارگذاری

    فارا، 2 سال، ازرق
    در حال بارگذاری
    فارا دو ساله فوتبال دوست دارد، پدرش سعی می کند از هرچیزی که پیدا می کند برایش توپ بسازد. هرشب او به فارا و دختر بزرگترش تیسام که 9 سال دارد شب بخیر می گوید به امید اینکه روز بعد بتواند یک توپ مناسب برای آنها پیدا کند. همه رویاهای دیگر به نظر می رسد دور از دسترس باشند اما او امیدش را به این یکی از دست نمی دهد.





    می سـوزم اگـربه قـلب دریـــا نزنم
    مجنون تر ازاینم که به صحرا نزنم
    از بغض گلوگیـــــر شما می پــرسم
    حرف دل خـــود را بـــــزنم یا نزنم؟


  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,394 بار در 4,465 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 46.0.2490.86
    واقعا ناراحت کنندست

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    564
    نوشته ها
    941
    پسندیده
    44
    مورد پسند : 136 بار در 129 پست
    Windows XP Firefox 38.0
    اره واقعا ........................

    می سـوزم اگـربه قـلب دریـــا نزنم
    مجنون تر ازاینم که به صحرا نزنم
    از بغض گلوگیـــــر شما می پــرسم
    حرف دل خـــود را بـــــزنم یا نزنم؟


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن