نمیتونم ببخشمت / دور شو برو نبینمتتیکه ای بودی از دلم / گندیدی و بریدمت . . ..................................................نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدینفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد.................................................کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کردهباشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بستبه نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست.................................................با عشق به من به من خیانت کردیدل دادم و تو رد امانت کردیرفتی و چه آسوده ز من دل کندیهر دو قلمت خورد اگر برگردی !
بی وفایی کن وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می کنند
مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند