زندگی چون بادکنکی در دستان کودکی است که همیشه ترس ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد.....
به ابوسعید ابوالخیر گفتند:فلانی قادر است پرواز کند،گفت: این که مهم نیست ، مگس هم میپرد.گفتند: فلانی را چه میگویی؟ روی آب راه میرود!گفت: اهمیتی ندارد، تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.گفتند: پس از نظر تو شاهکار چیست؟گفت: اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی.این شاهکار است...