اردی بهشت بی تو برایم جهنم است
اردی جهنمی که همیشه پُر از غم است
این جا به اوج عشق و علاقه نمی رسی
این جا حضور خاطره ه ها گیج و مبهم است
می ترسم از خودم، به خودم طعنه می زنم
این طعنه ها برای رسیدن به تو کم است
هر لحظه مثل صاعقه در من نشسته ای
سیلیِ دست حادثه هامان چه محکم است
کاری به جز شکستن وزن غزل نبود
وقتی که زخم قافیه ات عین مرهم است
اردی بهشت گفتی و گفتم: نمی روم
آخر بهشت بی تو برایم جهنم است
سید احمد حسینی