اسرار درونی یک فیل


من زنی رادیدم نوردرهاون می کوبید.


من زنی رادیدم نوردرهاون می کوبید.
ظهردرسفره آنان بودسبزی،دوری شبنم بود،
کاسه داغ محبت بود.
من گدایی دیدم دربه درمی رفت آوازچکاوک می خواست
وسپوری که به پوسته یک خربزه می بردنماز.
بره ای رادیدم بادبادک می خورد.
من الاغی دیدم یونجه را می فهمید.
درچراگاه نصیحت گاوی دیدم سیر.
من کتابی دیدم واژه هایش همه ازجنس بلور.کاغذی دیدم ازجنس بهار.
موزه ای دیدم دورازسبزه، مسجدی دورازآب ....شاعری دیدم هنگام خطاب به گل سوسن می گفت" شما"

سهراب سپهری




اسرار درونی یک فیلدهان کوچکش به ما میگوید که کمتر صحبت کنیم وبیشتر گوش دهیم .گوشهای بزرگ او مارا بر می انگیزد که با صبر وشکیبایی به عقاید ونظرات جدید دیگران گوش فرا دهیم .چشمان باریکش به تمرکز دقیق وعمیق او اشاره داردتمرکزی که برای دقیق وسریع انجام دادن وظایفی که به عهده اش هست ضروری استبینی بلند وبزرگش به ما میگوید که اطرافیان را با دقت جستجو کنید تا بیشتر یاد بگیرید