دلم يک دوست مي خواهد که خيلي مهربان باشد
دلش اندازه ي دريا به رنگ اسمان باشد
کسي باشد پر از شبنم پر از پروانه اهو اب
صدايش چکه اي اواز نگاهش تکه اي مهتاب
دلم مي خواهد او چيزي شبيه برف و مه باشد
و جنس دستهايش از هواي پاک ده باشد
کسي باشد که حرفم را بفهمد از دل و جانش
پرستوي دلم راحت بخوابد تو چشمانش
هميشه صبح تا شب من در اين روياي شيرينم
تمام صورتم چشم است ولي او را نميبينم
![]()