شعر روز مادر
«شعر مادر »

زنم از دیده بر دل روی مادر
منم مست کمان ابــروی مادر
گل از خجلت نقابی بر رخش زد
چو آمد عطر مشکین بــوی مادر
ز رنج بی حد و این خرمن غم
سپیدی خیمه زد بر موی مادر
به پروازم به دشت آرزوها
روم از بیکران ها سوی مادر
بسی آواره گشتم سوی هر کوی
ندیدم خوش تر از این خوی مادر
هزاران روی و لعل لب چه خواهم
چو دارم روی این دل جوی مادر
ز هر خار مغیلش گر رسد زخم
به تیماری روم بر کوی مادر
اسیری گشته ای ای طفل امید
اسیری در خم گیسوی مادر
شاعر: رامین امید





«پناه من کیست ...؟»من زاده شدم به عشق مادرپرورده شدم به عشق مادردر دامن او شدم چنین نورپیوسته شدم به عشق مادربوی تن او بهار هر فصلبشکفته شدم به عشق مادرتعلیم نمودیم بیاموزوارسته شدم به عشق مادراز رنج زمان عبور دادینی خسته شدم به عشق مادرآموخت مرا صبور باشمدل بسته شدم به عشق مادرهر ملک به زیر پای مادرگل دسته شدم به عشق مادرچون داد مرا ز شیره جانلب بسته شدم به عشق مادردر ساحل قلب بی کرانشوابسته شدم به عشق مادراو رفت و سکوت من فرو ریختشاعر: امید ارجمندی