۱۲ چیز منفی و بحرانی که اصلا نباید تحمل کنید

۱۲ چیز منفی و بحرانی که اصلا نباید تحمل کنید

مجله بازده :
در دورانی که پر است از تحولات و تغییرات بزرگ و ناآرامی‌ها، بسیاری از ما متوجه شده‌ایم که باید همه‌ی چیزهای منفی در زندگی‌مان را حذف کنیم تا بتوانیم یک سبک زندگی مثبت‌تر داشته باشیم. اطمینان بیابید که آدم‌ها یا عادات سمی ذکر شده در این نوشتار را در زندگی‌تان وارد نمی‌کنید، تا بتوانید به خودِ اهورایی و برترتان دست بیابید.
۱. خشنود کردن آدم‌ها

زمانی که به دنبال تایید دیگران باشید، قدرت نظر خود را کاهش می‌دهید. مهم نیست چند نفر با تصمیم شما موافق هستند و چند نفر مخالف، آنها هر گز نمی‌توانند برای شما تصمیم‌گیری کنند. به علاوه، شما هرگز نمی‌توانید همه را خشنود کنید، زیرا هر کسی مسیر متفاوتی را در جست‌وجوی خوشحالی می‌پیماید. دست از این تلاش مذبوحانه برای فرونشاندن غرورتان بردارید، و در عوض روی آن‌چه خوشحال‌تان می‌کند، تمرکز کنید.
۲. خودگویی‌های منفی

“مواظب حرفه‌هایی که باخودتان می‌زنید، باشید؛ این حرف‌ها، مکالمه‌ای بین شما و کائنات هستند.”
هر بار که آن صدای زمزمه‌وار در سرتان با شما صحبت می‌کند، می‌تواند روح‌تان را مسموم یا شکوفا کند. می‌تواند به شما قدرت بدهد یا پایین‌تان بکشد، بنابراین به آن‌چه که می‌گوید توجه کنید. چنان‌چه احتمالا قبلا نیز می‌دانستید افکار شما، واقعیت شما را می‌آفرینند، بنابراین اطمنیان حاصل کنید که این افکار با دنیایی که می‌خواهید داشته باشید، سازگار باشد.
۳. دوستانی که حمایت‌تان نمی‌کنند

اگر شما حلقه‌ای از دوستانی دارید که همیشه ایده‌ها و رویاهای‌تان را بر هم می‌زنند، یا زمانی که از جدیدترین موفقیت‌ها‌ی‌تان صحبت می‌کنید، توی ذوق‌تان می‌زنند، پس به دوستان جدیدی احتیاج دارید. دوست باید بلندتان کند و نیروی مثبت به شما بدهد، نه این‌که پایین‌تان بکشاند یا کاری کند که حسی کم‌تر از عالی بودن داشته باشید. هرگز تردید نکنید که گاهی باید به خاطر خودتان بعضی از آدم‌ها را از زندگی‌تان حذف کنید؛ شما سزاوار این هستید که در میان آدم‌های دوست‌داشتنی و مثبت باشید.
۴. ماندن در نقطه‌ی امن

“نقطه‌ی امن جای زیبایی است، اما هیچ چیز در آن‌جا به عل نمی‌آید.”- ناشناس
واضح است که نقطه‌ی امن، آدم‌های زیادی را جذب می‌کند‌، زیرا آنها در آن احساس امنیت دارند. این نقطه در مقایسه با بقیه‌ی دنیا راحتی و آرامش بیش‌تری دارد، اما هیچ جادویی در آن رخ نمی‌دهد. برای رشد کردن، باید ورای خویشتن بروید و چیزهای تازه را امتحان کنید. شما نمی‌توانید روزها را با نگرانی بگذرانید و انتظار داشته باشید که زندگی‌تان به طور موثری تغییرکند؛ باید به خودتان اجازه بدهید که جهان را شخصا تجربه کنید، یعنی باید نقطه‌ی امن را ترک کنید و آن را با تمام روزمرگی‌های‌اش پشت سر بگذارید.
۵. متابعت از وضع موجود

قلب‌تان را دنبال کنید، نه گله را!
زمانی که کورکورانه به دیگران اجازه بدهید شیوه‌ی زندگی‌تان و مسیری را که باید انتخاب کنید، به شما دیکته کنند، هرگز به طور کامل، به توانایی‌های بالقوه‌تان دست نخواهید یافت. مسیری را انتخاب کنید که دیگران کم‌تر در آن سفر کرده‌اند، و رد پای خودتان را در جهان باقی بگذارید. شما برای این‌که پا جای پای دیگران بگذارید، خلق نشده‌اید؛ به دنیا آمده‌اید که برجسته و متفاوت باشید.
۶. مشغول بودن در حرفه‌ای که مورد علاقه‌تان نیست

اهمیت این مورد را نمی‌توان با کلام بیان کرد- شغل شما بیش‌تر زمان‌تان را می‌گیرد؛ آیا واقعا دوست دارید صرفا برای پرداخت صورت‌حساب‌ها، کاری را انجام دهید که نسبت به آن احساس تنفر دارید؟ هرگز فقط به خاطر دریافت حقوق ماهیانه‌ی ثابت و داشتن امنیت مالی، در یک شغل نمانید. حتی اگر با دنبال کردن علائق‌تان پول کم‌تری کسب کنید، باز هم می‌توانید سبک زندگی‌تان را تعدیل کنید تا درآمدتان با آن سازگار شود. انجام هر روزه‌ی کارهای پیش‌پا افتاده و به شدت استرس‌زا، به لحاظ جسمانی، روحی و احساسی آسیب بزرگی به شما وارد خواهدکرد. رفاه و آرامش خود را قربانی چک‌های دریافتی‌تان نکنید. خوشبختی شما بسیار بیش‌تر از پول اهمیت دارد.
۷. غفلت کردن نسبت به سلامتی‌تان

چنان‌چه گفته می‌شود، سلامتی، ثروت است بنابراین مطمئن شوید که با بدن، ذهن و روح‌تان رفتاری توام با عشق و احترام دارید. اگر سلامت نباشید، نمی‌توانید از شگفتی‌های زندگی لذت ببرید، بنابراین سلامتی را اولویت اول خود قرار دهید. خوب بخورید، به اندازه‌ی کافی بخوابید، آب زیادی بنوشید و تحرک داشته باشید. یادتان باشد، داشتن حس خوب در شما آغاز می‌شود و در شما پایان می‌یابد.



۸. حکومت کردن پول بر زندگی‌تان

شگفت‌زده می‌شوید اگر بدانید که آدم‌های زیادی اجازه می‌دهند یک تکه کاغذ بر تمام زندگی آنها حکمرانی کند. هرچند ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که پول داشتن در آن تا حدی ضروری است، اما نباید پول را جلودار زندگی‌تان قرار دهید. ما دست خالی به این دنیا می‌آییم و دست خالی از دنیا می‌رویم، بنابراین دفعه‌ی بعدی که به خاطر مسائل مالی دچار استرس شدید، این حقیقت را به خاطر بیاورید.
۹. دوباره و دوباره توضیح دادن خودتان

متاسفانه بعضی آدم‌ها شما یا ایده‌های‌تان را درک یا حمایت نمی‌کنند. بیش‌تر اوقات، خانواده تندترین انتقادها را از شما می‌کنند، زیرا آنها حس می‌کنند که می‌دانند چه چیزی برای شما بهترین است. هرچند شما باید خودتان را تا زمانی توضیح بدهید که این کار تبدیل به یک تلاش بیهوده نشده باشد. فقط بر اساس واقعیت خودتان زندگی کنید و برای زندگی خودتان فقط از قوانین خودتان پیروی کنید، و انرژی خود را برای توضیح دادن خودتان به دیگران تلف نکنید.
۱۰. خوشحال نبودن

هرچند خوشحال بودن، ذهنی است، اما همه باید به شیوه‌ای زندگی کنند که روح‌شان مشعوف شود. امروزه بسیاری از آدم‌ها فکر می‌کنند که باید با ناراحتی زندگی را بگذرانند زیرا پایه و اساس زندگی به این شکل ترتیب داده شده‌است، اما شما همیشه می‌توانید شرایط و پیش‌آمدها را تغییر دهید. هرگز به زندگی که شما را خوشحال نمی‌کند و خنده بر لبان‌تان نمی‌آورد، قانع نباشید.
۱۱. تنبل بودن

فناوری، خرید برخط، فروشگاه‌های مواد غذایی، و به طور کلی اتوماسیون، ما را بسیار تنبل کرده‌است. هرچند، شما هنوز هم باید برای آن‌چه در زندگی می‌خواهید- ازجمله شغل، بدن سالم‌تر، یا نگهداری از باغ خودتان- تلاش کنید. هرگز اجازه ندهید بهانه‌ها شما را از کسب نتیجه و دنبال‌کردن رویاهای‌تان متوقف کنند.
۱۲. سرخم کردن در برابر رفتار بد دیگران

بین مودب و مهربان بودن با مردم و سست و ضعیف بودن در برابر طعنه‌ها و توهین‌های آن‌ها، یک مرز باریک وجود دارد. به عبارت ساده‌‌تر، این‌که به دیگران اجازه بدهید احساسات شما را کنترل کنند و شما را زیر پا لگدمال کنند، نشان می‌دهد که شما به اندازه‌ی کافی برای خودتان احترام قائل نیستید. آزادانه عقاید خود را بیان کنید و به آنها بگویید که رفتارشان بیش از این قابل تحمل نیست. وقتی آنها ببینند که از خودتان دفاع می‌کنید، احتمالا به شما احترام خواهند گذاشت. اما اگر رفتارشان را تغییر ندادند، اجازه بدهید از زندگی‌تان بروند. شما لایق آن هستید که با خودتان خوب رفتار کنید، و استحقاق آدم‌هایی را دارید که مانند خودتان با شما رفتار کنند.