دام شیطانی برای تازه داماد 3 روز قبل از عروسی
.
دام شیطانی برای تازه داماد 3 روز قبل از عروسی
رکنا: قرار بود سه روز دیگر – آخرهفته - مجلس عروسی بگیرم که متاسفانه حدود چند هفته قبل، به عضویت یک گروه در شبکههای اجتماعی درآمدم.
در فضای مجازی، با زنی که خودش را «سهیلا» معرفی میکرد، آشنا شدم. تصورم این بود که در فضای مجازی همهچیز مخفی میماند. سهیلا اصرار داشت که همدیگر را ببینیم. با او قرار گذاشتم. نزدیک ظهر بود که سر قرار رفتم. سهیلا در خیابانی خلوت منتظرم بود. لحظهای که با او روبهرو شدم و به محض دیدن چهره بزک کردهاش، حس بدی به من گفت که کاسهای زیر نیمکاسه است.
اصرار داشت تا سوار ماشین بشود و به مناطق ییلاقی شهر برویم؛ اما من عذرخواهی کردم و گفتم کاری برایم پیش آمده و باید هرچه سریعتر برگردم. چیزی از خداحافظیام با او نگذشته بود که ناگهان دو مرد تنومند و قویهیکل بهسمت من آمدند و خودروی من را متوقف کردند.
آنها با حالتی خشن از من خواستند تا از خودرو پیاده شوم. مقاومت نشان دادم؛ اما آن دو نفر با چاقو ضربهای به پایم زدند و پس از زخمیکردن من، خودروی سواری پراید صفرکیلومترم را به سرقت بردند.
متاسفانه کمی جلوتر سهیلا هم سوار ماشین شد و بههمراه آن دو مرد شرور فرار کردند. سهیلا در آخرین لحظه تهدیدم میکرد و میگفت: «آن قدر از تو مطالب شرمآور و عکس از طریق شبکه مجازی دریافت کردهام که اگر بخواهی یک کلمه به پلیس حرف بزنی، آش ولاشت کنم و آبرو و حیثیتت را به باد دهم. اما من بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع دادم و برای گرفتن حقم تا روز دستگیری این زن خلاف کار که آبرو و حیثیتم را برد، صبر میکنم.