انسان موجودی مختار است یعنی به او عقل ، فکر و اراده داده شده است.
انسان در کارهای ارادی خود مانند سایر موجودات نیست که مجبور باشد .
بشر همیشه خود را در سر چهاراه هایی می بیند که هیچ گونه اجباری ندارد که فقط یکی از آنها را انتخاب کند. سایر راه ها بر او بسته نیست.
یکی از آنها به نظر و اراده شخصی او مربوط است؛ یعنی فکر و انتخاب اوست که یک راه خاص را معین می کند.
طبق قواعد عقلي ، علت بوجود آورنده یک شیء که وجود یک شیء را برپا می کند، به وجود آورنده آثار ونسبت های وابسته به شیء وکمال آن نیز هست.
به وسیله گرمایشی چون بخاری دقت کنید:
الف)گرمای حاصل از بخاری
ب) رابطه بین قطعات و لوازم
ج) و نظم موجود
هرسه مورد به سازنده این وسیله موبوط میشود چرا كه علت يك شي ، علت آثار ، نسبتها و كمال او نيز هست.
خداوند ،وجودی است که همه صفات عالی و کمالیه را داراست..و جهت امکانی در او راه ندارد.از طرف دیگر وجود همه صفات برای او ضروری یا واجب است.
دقت شود که صحبت از ضرورت است نه جبر لذا در خلقت که یکی از صفات فعل است این ضرورتِ در خلق است که منجر به خلق میشود نه جبر.
اگر آمدن به زندگی دنیا بر خلاف میل طبیعی و فطری انسان باشد، در این صورت نمیبایست مرگ و مردن برای انسانها تلخ و ناگوار باشد؛ بلکه همه انسانها میبایست از شنیدن خبر نزدیک شدن مرگ خود خوشحال شوند،
و اندیشمندان جامعه جهانی باید مردم را به خودکشی و رها شدن از این رنج فطری، تشویق و ترغیب کنند، در حالیکه چنین نیست.
اي لقاي تو جواب از هر سوال مشكل از تو حل شود بي قيل وقال
دقت كنيم كه ما انسان ها دو جور تولد داریم یکی به خاطر وجود علت تامه است که پاي ضرورت در ميان است اما تولد دیگری نيز داریم که تولد ثانویه نام دارد.
این تولد بر خلاف تولد اول اختیاری است یعنی تولد تمام ابعاد انسانیت يا رسیدن به کمالات انسانی است.