تا حالا عذاب وجدان داشتی؟
تو انگار نه انگار ...!
مرا به گناهی که
" نگاه تو "
در آن بود
بردند سر دار و
تو انگار نه انگار ...!
دلم می خواست می توانستم
" همه " ام را بده ام تا
" همه " اش باشم ...!
تو انگار نه انگار ...!
مرا به گناهی که
" نگاه تو "
در آن بود
بردند سر دار و
تو انگار نه انگار ...!
خبر داری که شهری روی لبخند تو شاعر شد ؟
خبر داری که شهری روی
لبخند تو شاعر شد ؟
چرا اینگونه ،
کافر گونه ،
بی رحمانه می خندی ...؟
ویرایش توسط !!yalda!! : 05-12-2017 در ساعت 06:25 PM
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
mohsen32 (06-01-2017)
مرا به گناهی که " نگاه تو "در آن بودبردند سر دار وتو انگار نه انگار ...!
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
mohsen32 (06-01-2017)
مگسی را کشتمنه به این جرم که حیوان پلیدیست ، بد استو نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد استطفل معصوم به دور سر من می‌چرخیدبه گمانش قندمیا که چون اغذیه‌ی مشهورش تا به آن حد گندم!ای دو صد نور به قبرش بارد!مگس خوبی بودمن به این جرم که از یاد تو بیرونم کردمگسی را کشتم
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0
مجوز های ارسال و ویرایش
