رد دارد به کسی غیر خودم رو بزنی


جلوی من بنشینی و دم از او بزنی


پیش من مندرس و کهنه بگردی اما


پیش او عطر گرانقیمت خوشبو بزنی


از چپ و راست به من پیله کنی اما باز


وقت پروانگی ات خدعه و نارو بزنی


مثل یک توده ای از گرد و غبار بسیار


از دلت عشق مرا یک تنه جارو بزنی


یا که در ساحل امن دل یک بیگانه


بعد طوفان شدن زندگی پهلو بزنی