مردها را با سبیل هایشان میشناسند
با قطر بازوهایشانبا کلفتی صدایشانبا جیب های خالی یا پُرشانبا کفش های کهنه یا اتومبیل آخرین مدلشان
اما کسی مردها را با قلبشان نمی شناسدقلبی که پشت غرور مردانگی شان پنهان شدهقلبی که بزرگتر از قلب کوچک شماستقلبی که می افتد از دست ظریفیقلبی که میشکند آرام و بی صدا
صدای شکستن اش ، پشت صدای مردانه شانبه گوش هیچ ظریفی نمیرسد