بگذار، که بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
بگذار، که بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
بگذار كه بر شاخه ي اين صبح دلاويز
بنشينم و از عشق سرودي بسرايم
آنگاه، به صد شوق، چو مرغانِ سبكبال،
پر گيرم ازين بام و به سوي تو بيايم
!!yalda!! (11-04-2017)
بگذار كه بر شاخه ي اين صبح دلاويز
بنشينم و از عشق سرودي بسرايم
آنگاه، به صد شوق، چو مرغانِ سبكبال،
پر گيرم ازين بام و به سوي تو بيايم
خورشيد از آن دور، از آن قله ي پر برف
آغوش كند باز، همه مهر، همه ناز
سيمرغ طلايي پر و بالي است كه ـ چون من ـ
از لانه برون آمده، دارد سر پرواز