🔴 زیباییهایی که باید دید..علیرغم همه تلخیها و کاستیها و سوءمدیریتها و همه آسیبهای اخلاقی در جامعه بحران زدهمان؛ اما نمونههای زیر نشان داد که لطافت انسانی «قابل باروری» در اعماق ایران و ایرانی زنده است:
💠 سرباز وظیفهای که ۴۸ ساعت نخوابیده. جنازه از زیرخاک در آورده. جیره غذایش را به زلزله زدهها داده و هنوز دارد در محل نگهبانی میدهد.
💠 تصاویر متعددی از تلاش دلسوزانه و مستمر خانم پزشکی که از همان ساعات اولیه در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و حس همدردی و همت برانگیخت.
💠 روستاها و شهرهای همجواری که نانپزی جمعی راه انداختند.
💠 شخصیتهای سیاسی و مدنی ورزشی و هنری و گروههای مردمی مختلف که شماره حساب اعلام کردند، در صحنه به کمک پرداختند و...
💠 کسانی که تجارب قبلیشان را مسئولانه به اطلاع همه رساندند.
💠 کودکی که به بیمارستانی منتقل شده بود و پدر و مادرش از طریق شبکه های اجتماعی پیدایش کردند.
💠 مغازه ساندویچی که صدها ساندویچ بستهبندی کرد و به محل فرستاد.
💠 پزشکانی که شماره تماسشان را برای ارائه خدمات رایگان به زلزلهزدگان به اشتراک گذاشتند.
💠 ایده جمعی که در شبکههای اجتماعی برای اختصاص نذریهای ۲۸ صفر به زلزلهزدگان شکل گرفت و در مواردی با آدرس مشخص عملی شد.
💠 نوزادی که در بیمارستان صحرایی ارتش به دنیا آمد و تصاویرش رویش بذر امید در همه شبکههای اجتماعی شد.
💠 دستههای فارغالتحصیلان و دانشجویان پزشکی و روانپزشکی که بیهیچ ادعایی به محل رفتند.
💠 کمکهای مالی که اندک اندک جمع میشد و خود رقمی بزرگ را تشکیل میداد. مقدار کم بسیاری از آنها نشان از تقسیم اندک درآمد این بزرگ دلان با دیگری داشت.
💠 انتشار وسیع خیرخواهانه و عذرجویانه فیلم یک روحانی که در حال کمکخواهی بود ولی قبلا تصاویرش به عنوان عکس یادگاری همراه با نقدها و توهینهای تند منتشر شده بود.
💠 ساکنان مسیر و زلزلهزدگانی که با دستنوشتههای خود از کاروانهای کمک در حال گذر تشکر میکردند.
💠 تلاش و خوشحالی زایدالوصف از زنده نجات دادن افراد از زیرآوار با تجهیزات کم و بعضا با کمک سگهای زنده یاب.
💠 نوجوان سنندجی که کاپشن خود را از تن در آورد و به کاروان کمکها اهدا کرد.
💠 کودک خردسالی که دست دوستش را گرفته و به سمت ماشین کمکرسانی غذا میبرد.
💠 برندگان مدالهای ورزشی جهانی اعم از زن و مرد که مدالهایشان را برای زلزله زدگان به حراج گذاشتند.حراج کفشهای ورزشی ناصرحجازی توسط خانوادهاش.
💠 سربازانی که لباس تن خودشان را به زنان زلزله زده در سرما داده بودند.
💠پذیرایی با چای و نان محلی در برخی جادهها از کاروانهای کمکهای مردمی.
💠 هدیه حلقههای ازدواج زوج کامیارانی به زلزله زدگان.
💠 هموطن گناوهای که برای یک میلیون تومان حکم جلبش صادر شده و از دو پتویی که در خانه داشت، آن یک که نو بود را برای زلزلهزدگان فرستاد.
💠 پیرزن هموطنی که فرش زیرپایش را برای زلزله زدگان فرستاد.
💠 کودکان خردسال دبستانی که کمکهای اندک نقدی و جنسیشان را خطاب به «هموطنان کردمان» تقدیم آنها کرده و عذرخواهاند که کم است.
💠 سخت کوشی مهاجرین افغان ساکن ایران در بار زدن کمکهایشان به کامیون. اولین کمک خارجی نیز از کشور همسایه افغانستان بود.
💠 کمک کولبران سردشت از دسترنج پررنجشان به زلزلهزدگان در محنت.
💠 استقبال بینظیر مردم بوکان از تشییع مرحوم ابوبکر معروفی رانندهای که جان بر سرکمکرسانی به زلزله زدگان گذاشت.
💠 دانشجویانی که سهمیه غذایشان را نگرفتند تا یکسره به مناطق زلزله زده ارسال شود.
💠 توزیع غذای خود توسط ارتشیها بین زلزلهزدگان که حس مثبت همدردی و التیام را در میان آسیب دیدگان ایجاد کرد.
💠 پیام تسلیت کشتی گیر آمریکایی که در کرمانشاه کشتی گرفته و مهر و صفای کرمانشاهیها به یادش مانده بود و اظهار امیدواری که باز بتواند به کرمانشاه بیاید.
💠 ارسال کمکهای نقدی و جنسی گروههای مختلف ایرانی از خارج از کشور.
💠 هموطنان زرتشتی که درآمد چند روزه بازدید از آتشکده تاریخیشان را تقدیم زلزله زدگان کردند.
💠 مرد زلزله زدهای که دست آسیب دیده سربازی را پانسمان میکند.
💠 مردم زلزله زده ای که کمکهای اضافی را با چشمانی گریان بر میگردانند و آدرس جای دیگری را برای کمکرسانی میدهند!
💠 مسیرهای شلوغ با پلاک ماشینهایی از سراسر ایران در جادههایی با ساکنان کرد و لر که بیصدا پیام میدهند ما همه با هم هستیم!
💠 سرود دسته جمعی «ای ایران» توسط بچههای زلزلهزده همراه با عروسکها و کادوهای ارسالی.
هر کس میتواند این فهرست را تکمیل کند تا دفترچه خاطرات خوبی شود و گهگاه زیباییهای ملیمان را به امید رویش و ماندگاریشان یادآوری کند.