ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻋﺸﻖ
ﺍﺳﻢ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺍﻭﺝ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ
ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ
دنــیـــا ادامــــه لــبـخـنـد تــــوســت …
کــه تـا آخــریــــن لـــبــخـنـد مــــن کـــش مــــی آیــــد ؛
تـــو لــب بـــــرمــیــچــیـنـ ـــی
و مـــن …
جـــایی مـــیـــان آســـمـــان و زمـــیـــن …
مـعـلق می شــــوم !
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
لبخندت را چند وقتی ست ک ندیده ام برای دلم لحظه ای بی بهانه بخند زیبایی اش را از فاصله ها می فهمم
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
تو بخند با نگاهت که دلم جادو شده
چی بگم وقتی دستم پیشه تو رو شده
تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه
چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه
تویه این دنیای وارونه با تو عاشقی آسونه
نفسم این هواتو دارم عطر تو جنسه بارونه
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
و من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنـــــی آنقدر دوستت دارم که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0
مجوز های ارسال و ویرایش
