شعرهایم
مکالمات عاشقانه ای ست
میان منُ خیال تنهایت
واژه ها
این دانه های گریه
از چشم دست های عاطفه ام
بر گونه های دفترم می چکند
تا صورتت را
میان صورتم ببینم
شعرهایم
مکالمات عاشقانه ای ست
میان منُ خیال تنهایت
واژه ها
این دانه های گریه
از چشم دست های عاطفه ام
بر گونه های دفترم می چکند
تا صورتت را
میان صورتم ببینم
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-02-2018)
وقتی از تو می نویسم
آنقدر غرقِ تو می شوم
که دست هایم
سکوت می کنند
به احترام دلی
که چون آدمکی برفی
کنار شومینۀ گل های سرخ
در سمفونی عطرها وُ یادها
در خیال تو آب می شود !
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-02-2018)