بـآید خـآلی کنمـــ این خودمـــ رآ ...

کهـ پـُر شـُده اَز ...

| آهـ کِشیدَنــــ هـآی بی صـــدآ



مترسک گفت: ای گندم تو گواه باش که مرا برای ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده ای بودم که از گرسنگی مرد