به نام خدائی که هستی را با مرگ، دوستی را یک رنگ
زندگی را با رنگ، عشق را رنگارنگ، رنگین کمان را هفت رنگ
شاپرک را صد رنگ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

گـاهـی در ذهـنـم
آنــقــدر واقـعـیــت داری
کـه دسـتـهـایـم هــوایت را در آغـوش می گــیـرد ...


تنهایی و دل تنگی هایتان‌ را پیش‌فروش نکنید
فصل‌اش که برسد به قیمت می‌خرند . . .


آدم خوب قصه های من
دلتنگت شده ام !
حجمش را میخواهی ؟؟؟
خدا را تصور کن ...


دلتنگم...
مثل خیلی از روزهای زندگانی ام.
این روزها هیچ کس شریک غم و دلتنگی آدمها نیست؛
تنها همدم تنهایی ها و بی کسی هایم، یک قلم و چند ورق کاغذ تا نخورده است.
اگر روزی کاغذهایم تمام شوند چه کنم؟!!!

نبودنت مثل تمام کردن سیگار است
در نیمه شبی برفی
وقتی دکه های شهر بسته اند ...


تو را خواستم و به جای تو عشق نصیب من شد...
کاش عشق را می‌خواستم...شاید تو نصیب من می‌شدی!...

تنهایی
می دانستم می آیی
اما من
بی تو
هر شب تقدیر را دوره میکنم ...


نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم
تو همیشه دعوتی راس ساعت دلتنگی..