یک شب که دستت
زیر سرش خواب رفت
تازه یعنی شروع آرامش
دوستت دارم خانوممممم...
یک شب که دستت
زیر سرش خواب رفت
تازه یعنی شروع آرامش
دوستت دارم خانوممممم...
بزرگترین ثروت
-داشتن کسی هست که
-بهت آرامش میده...
من با تو ثروتمندم
_آرامشمی
طوری دوستت خواهم داشت
که یک معنای جدید برایش خلق شود!
جوری عاشقت خواهم بود
که حتی شاعران در بیانش جا بمانند!
و گونه ای با تو زندگی خواهم کرد
که خدا هر لحظه برایمان کِل بکشد!
فقط بگو از کجا شروع کنیم؟
از اینجا که تو نفس بکشی
و من با صدایش، برایت بمیرم
خوب است؟!
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیستم دوست دارم
برای خاطر عطر نان گرم
و برفی که آب میشود
و برای نخستین گلها
تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم
بی تو جز گسترهیی بیکرانه نمیبینم
میان گذشته و امروز.
از جدار آیینهی خویش گذشتن نتوانستم
میبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش میبرند.
تو را دوست میدارم برای خاطر فرزانهگیات که از آن من نیست
به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمیدارم
میاندیشی که تو تردیدی اما تو تنها دلیلی
تو خورشیدی رخشانی هستی که بر من میتابی
هنگامی که به خویش مغرورم؟
سپیده که سر بزند
در این بیشهزار خزان زده شاید گلی بروید
شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز…؟
یادت نـــره دوستت دارم
خیلی دلـــم تنــگه برات
دارو ندارمو بگیــر
مـال خودت مــال چشــات