اگر تو نمی آمدی
پنجره بسته می ماندرودخانه یخ می بستگل نرگس بو نمی دادو باران وضعیت نامساعد جوّی محسوب می شد.اگر تو نمی آمدیعطر، فقط کالایی فروشی بودو انتظارفقط پشت اتاق های عمل به کار می آمد.اگر تو نمی آمدیاشک را افتادن چیزی در چشم تلقی می کردندو بغض را هم لابد جا ماندن چیزی در گلو.اگر تو نمی آمدیفقط مأمور آب و برق در خانه ام را می زد
و تمامی نامه هافقط قبض های قابل پرداخت بودند.اگر تو نمی آمدیهیچ جای جهان، فنجانی چای سرد نمی شدو دیگر دلیلی برای ساعت ها زل زدن به سقف اتاق وجود نمی داشت.اگر تو نمی آمدی