تو نیستی، آه... محبوبه! بساطی دارم این روزاتمومم دیگه... دنیا طبل رسواییم و کوبوندهکه فکرت از سرم افتاد و یادت تو سرم موندهبذار تاریکیا سهم دلِ من باشه حرفی نیستچراغ خونتم تا صبح روشن باشه حرفی نیست...بذار روزم بشه تار و شبم تاریک‌تر اصلاًقبوله! گردنم از موی تو باریک‌تر اصلاًکه گندم‌زارِ من شد آب و دونِ این علف هرزاآره... داسم شکسته! نوشِ جونِ این علف هرزامث پتک صداش و داره روی شیشه می‌کوبه
آره بارونه و بارونی‌ام امسال... محبوبه...