دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
مثل یاد بی قرار
روزهای عاشقی
تو بیا
خیال خاطرات زر کوبم باش
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
من از تکرار بیزارم ولی تکرار تو زیباست
نوازش های دستانت طلوع پاک یک رویاست
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
رسم رفاقت اینه با رفیق پیرشی
ن این ک وسط راه از رفیق سیرشی
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
هدیه ام از تولد
گريه بود
خنديدن را تو به من آموختی
سنگ بوده ام تو كوهم كردی
برف بوده ام
تو آبم كردیآب می شدم تو خانه دريا را نشانم دادی
می دانستم گريه چيستخنديدن را
تو به من هديه كردی.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.