رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد
وظيفه گر برسد مصرفش گل است و نبيد
صفيــر مرغ برآمــــد، بط شـــــراب کجاست
فغان فتـــاد بـــه بلبل، نقاب گــل که کشيد
آمد نوروز و هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد
مرد زمستان و بهاران بزاد