خاطراتت تا دم بغض مرا با خود برد
دلم از غصه این خاطره ها در خود مرد
دم من دود شد و باد خطر کرد مرا
در فضای خاطره باز سفر کرد مرا
خاطراتت تا دم بغض مرا با خود برد
دلم از غصه این خاطره ها در خود مرد
دم من دود شد و باد خطر کرد مرا
در فضای خاطره باز سفر کرد مرا
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
از خم کوچه ی مهتابی شب می گذشتی
و خمارت می شدم در خیال بودنت
هم گام عشق بی قراری را قرارت می شدم
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تابه کی صبرو صبوری
تا چه وقتی انتظآر؟
من دلی اشفته دارم
نام من ایوب نیست
رفتی و قلب مرا با
خود به یغما برده ای
هیچ کس دیگر خریدار
من معیوب نیست![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.