دوباره به من دروغ بگو
بگو که رویاهایت
میان مرگ و من
پرسه نمیزند
تنات را چند بار خلاصه کردهای
میان تن آب و طناب؟
چند بار زن شدهای
به مرگ فکر کردهای
چند بار به من
به پیراهنام که نباشد
دروغ بگو قهرمان
مگر یک زن
چقدر میتواند
راست بگوید؟
دوباره به من دروغ بگو
بگو که رویاهایت
میان مرگ و من
پرسه نمیزند
تنات را چند بار خلاصه کردهای
میان تن آب و طناب؟
چند بار زن شدهای
به مرگ فکر کردهای
چند بار به من
به پیراهنام که نباشد
دروغ بگو قهرمان
مگر یک زن
چقدر میتواند
راست بگوید؟
برای یک بار
فقط برای یک بار
مرا دراندوه مبهم یک دروغ شناور کن!
آرام سر به گوش من بگذار
و بگودوستت دارم!