یک غزل آورده ام ، یک بوسه جایش میدهی ؟
بوسه ای کشدار و شیرین ، در بهایش میدهی ؟
با غزل هایم برای تو دعاها خوانده ام
یک دو جمله در جواب این دعایش میدهی ؟
واژه هارا در هوایت پیش و پس هی کرده ام
گاه گاهی یک نگاهی در هوایش میدهی ؟
ادعای عشق دارد این دل وامانده ام
یک بناگوش و زبان در ادعایش میدهی ؟
یک غزل آورده ام ، اردیبهشتی ، رنگ یاس
یک شکوفه از لبانت در ازایش مید هی ؟
یک غزل دارم شراب اصلی شیرازی است
کوزه اش ازآن تو ، جامی به پایش میدهی ؟
زلف یلدایت حریف بیت هایم میشود ؟
وصله ای از آن شب شیرین به جایش میدهی ؟
لهجه شیرازی ات از من ، غرل از آن تو
یک دو تا گلواژه کاکو ، در بهایش میدهی ؟
این غزل دیگر سرامد ، نیست حرف تازه ای
جان من ، یک بوسه در این انتهایش میدهی ؟
✍️امیر_حسین_مقدم