به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
![]()
به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
آنکه به دل اسیرمش
در دل و جان پذیرمش
گر چه گذشت عمر من
باز ز سر بگیرمش
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
قلب من کودکی ست
که تا “تو” بیشتر بلد نیست بشمارد
وقتی با منی
معجزه ای به نام آرامش
در من رخ می دهد!
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
از همان جا که رِسَد دَرد همان جاست دَوا...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
راهِ مرا اشاره شو من به کجا رسیده ام؟
هرچه دویده ام تو را خسته شدم ، ندیده ام ...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تا نگردی پاکدل چون جبرئیل
گرچه گنجی در نگنجی در جهان
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.